گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر مجمع البیان
جلد بیست و چهارم
سورة صفّ




اشاره
و بسورة حواریّین و سورة عیسی علیه السلام هم موسوم شده و آن مدنی و بدون اختلاف چهارده آیه است.
فضیلت آن:
اللّ علیه و آله روایت نموده که فرمود هر کس سورة عیسی علیه السلام را بخواند حضرت
􀀀
ابی بن کعب از پیامبر صلّی ه
عیسی(ع)مادامی که در دنیا است براي او صلوات و درود فرستاده و استغفار کند و در روز قیامت رفیق حضرت عیسی علیه
السلام باشد.
ابو بصیر از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده که هر کس سورة صف را بخواند و در نمازهاي واجب و نوافل مداومت
بقرائت آن نماید خداوند او را با فرشتگان و پیامبران مرسل ردیف و هم صف قرار دهد.
ترتیب و نظم آن:
چون خداوند سبحان پایان داد آن سوره را بقطع موالات کفّار،شروع
ص : 388
نمود این سوره را بایجاب این مطلب ظاهرا و باطنا سپس فرمان بجهاد و پیکار داد و فرمود:
منِ الرحیمِ سُورِهَ الصَّفّ مَدَنیّهٍ وَ هیَ ارْبَعَ عَشَرَه ایَهً 􀀀 اللّ الرَّحَ
􀀀
بِسْمِ هِ
[ [سوره الصف ( 61 ): آیات 1 تا 5
اشاره
لا􀀀 ا 􀀀 ا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ م 􀀀 ا فِی اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ ( 1) ی 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی اَلسَّ 􀀀 لِلّ م
􀀀
منِ اَلرَّحِیمِ . سَبَّحَ هِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
انٌ مَرْصُوصٌ ( 4) وَ 􀀀 اتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَ  فا کَأَنَّهُمْ بُنْی 􀀀 اَللّ یُحِبُّ اَلَّذِینَ یُق
􀀀
لا تَفْعَلُونَ ( 3) إِنَّ هَ 􀀀 ا 􀀀 اَللّ أَنْ تَقُولُوا م
􀀀
تَفْعَلُونَ ( 2) کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ هِ
یَهْدِي اَلْقَوْمَ 􀀀 اَللّ لا
􀀀
اَللّ قُلُوبَهُمْ وَ هُ
􀀀
اغَ هُ 􀀀 اغُوا أَز 􀀀 فَلَمّ ز
ا 􀀀 إِلَی اَللّ کُْمْ
􀀀
ا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ هِ 􀀀 ی لِقَوْمِهِ ی 􀀀 الَ مُوس 􀀀 إِذْ ق
( اسِقِینَ ( 5 􀀀 اَلْف
ترجمۀ آیات:
بنام خداوند بخشایندة مهربان 1-آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است خدا را بپاکی یاد نموده و او پیروزمندي درست
کردار است.
-2 اي کسانی که ایمان آورده اید چرا می گویید چیزي را که خود نمیکنید.
-3 نزد خدا بزرگ خشمی است اینکه چیزي را که نمیکنید بگوئید.
ص : 389
-4 البتّه خدا آنان را که صف بسته در راه او پیکار میکنند دوست میدارد گوئیا،ایشان چون ساختمانی مستحکمند.
-5 (اي پیامبر بخاطر آور)آن دم که موسی علیه السلام بقوم خویش گفت:اي قوم من چرا مرا میرنجانید و حال آنکه در
حقیقت میدانید من فرستاده خدا بسوي شمایم پس آن هنگام که ایشان برگشتند خدا دلهاي ایشان را-بر گردانید و خدا گروه
ستمکاران را راه نمی نماید.
لغت:
المقت:یعنی بغض و عداوت.
الرص:یعنی محکم کردن بناء میگویند(رصصت البناء)یعنی مستحکم نمودم آن را و اصل آن از رصاص است،یعنی آن را
چنان بنا نمودم که گویا از سرب بنا شده براي فشرده بودن آن و سخت در هم بودن آن.
اعراب:
الف(لم)حذف شده از(ما)براي شدّت اتّصال با ضعف حروف اعتلال آخر کلام براي آنکه آن حرف تغییر در محلّ تغییر
است(مقتا)منصوبست بنا بر تمیز بودن،(و أَنْ تَقُولُوا) در محلّ رفع است،به اینکه آن فاعل کبر است،و تقدیرش(کبر هذا القول
اللّ )بزرگ است این سخن از جهت خشم نزد خدا.
􀀀
مقتا عند ه
اللّ است،مثل نعم رجلا زید و مخصوص بمذمت
􀀀
و بعضی گفته اند:که فاعل مضمر در آنست و تقدیرش کبر المقت مقتا عند ه
است که بگوئید:صفّا مصدر در محل حال است،یعنی در حالی که برگزیدگان هستند.
ص : 390
شأن نزول:
لا تَفْعَلُونَ) چرا می گویید چیزي را که نمیکنید در باره منافقین نازل شده. 􀀀 ا 􀀀 حسن گوید: (لِمَ تَقُولُونَ م
مقاتل و کلبی گویند:دربارة قومی نازل شده که میگفتند اگر ما با دشمن ملاقات کنیم فرار نمیکنیم و از آنها بر
اللّ علیه و آله را تنها گذاردند تا
􀀀
نمیگردیم.سپس وفاء نکردند بآنچه که گفتند و در روز جنگ احد فرار کردند و پیامبر صلّی ه
پیشانیش شکافته و دندانهاي پیشین آن بزرگوار شکست.
قتاده گوید:نازل شده دربارة قومی که گفتند جهاد کردیم و مبتلا شدیم و کردیم ما و حال آنکه نکردند و ایشان دروغگویان
بودند.
محمّد بن کعب گوید:چون خداوند سبحان خبر داد پیامبرش را به ثواب شهداء بدر صحابه پیامبر گفتند:هر آینه اگر ما بعد از
این به پیکاري برخورد کردیم حدّ اکثر کوشش خود را در آن بکار خواهیم برد سپس در روز جنگ احد فرار کردند،پس
خداوند تعالی آنها را باین آیه سرزنش و ملامت نمود.
ابن عباس گوید:عدّه اي از مؤمنین قبل از آنکه جهاد واجب شود بودند که میگفتند دوست داریم که خدا ما را به بهترین
عملها نزد خود راهنمایی کند پس آن را بجا آوریم،پس خداوند خبر داد ایشان را که افضل ایمانیست که در آن شک نباشد و
جهاد در راه خدا،پس عدّه اي این بر آنها ناگوار آمد-و سخت شد برایشان و دوري کردند از آن پس این آیه نازل شد.
سعید بن مسیب گوید:مردي بود در روز جنگ بدر که مسلمین را آزار میداد پس صهیب او را در میدان موقع نبرد کشت پس
اللّ فلانی را که مسلمین را اذیّت میکرد من کشتم،پس پیامبر خدا(ص)مسرور شد
􀀀
مردي گفت یا رسول ه
ص : 391
پس عمرو بن عبد الرحمن بصهیب گفت:من پیامبر را خبر دهم که تو کشتی او را و فلانی بدروغی بخود نسبت داده،صهیب
گفت:جز این نیست که من او را براي خدا و پیامبر خدا کشتم،پس عمرو بن عبد الرحمن نزد پیغمبر(ص)رفته و گفت:اي
اللّ پس این آیه و آیه بعد نازل
􀀀
پیامبر خدا او را قطعا صهیب کشت پس فرمود:اي ابو یحیی آیا چنین است؟گفت:بلی یا رسول ه
گردید.
تفسیر:
ا فِی الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) 􀀀 اتِ وَ م 􀀀 ماو 􀀀 ا فِی السَّ 􀀀 لِلّ م
􀀀
(سَبَّحَ هِ
تفسیرش گذشت در سورة(حدید و حشر)و جز این نیست که در اینجا تکرار و اعاده آن شده براي اینکه سورة افتتاح میشود به
تعظیم و بزرگداشت خدا از جهت آنچه که تسبیح میکند براي آن بسبب نعمتهایی که در آنست چنان که افتتاح میشود به بسم
اللّ الرحمن الرحیم و هر گاه معنی داخل در تعظیم خدا شود استفتاح نیکو شود بسبب آن.
􀀀
ه
لا تَفْعَلُونَ) 􀀀 ا 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ م 􀀀(ی
اي کسانی که ایمان آورده اید چرا می گویید کاري را که نمیکنید.
بعضی گفته اند:که خطاب بمنافقین است و آن سرکوبی براي ایشانست چون که ایشان در ظاهر ابراز ایمان میکردند ولی در
باطن مؤمن نبودند.
بعضی گویند:که خطاب بمؤمنین است و سرزنش ایشانست که بگویند- چیزي را و آن را بجا نیاورند.
جبائی گوید:این بر دو گونه است:
-1 اینکه بگوید بزودي میکنم ولی قصد او بنکردن باشد،پس این قبیح و زشت و مذموم است.
ص : 392
-2 اینکه بگوید:بزودي میکنم و قصدش هم کردن باشد و بعد معلوم شود که او نکرده است آن را پس این هم قبیح و زشت
.( اللّ نماید ( 1
􀀀
است زیرا که او نمیداند که آیا می کند یا نمیکند و شایسته است در مثل این وعده قولش را مقرون بلفظ انشاء ه
لا تَفْعَلُونَ) 􀀀 ا 􀀀 اللّ أَنْ تَقُولُوا م
􀀀
(کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ هِ
یعنی بزرگ است این سخن و عظیم است از جهت خشم در نزد خدا که بگوئید چیزي را و نکنید آن را.
و بعضی گویند:یعنی بزرگ است که بگوئید چیزي را که نمیکنید آن را و وعده بدهید از خودتان چیزي را که بآن وفا
نمیکنید بزرگ است از جهت اندوه و حسرت در نزد خدا.
اتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَ  فا) 􀀀 اللّ یُحِبُّ الَّذِینَ یُق
􀀀
(إِنَّ هَ
بدرستی که خدا دوست دارد کسانی را که پیکار میکنند در راه او،یعنی:مرتّب و منظّم میکنند خود را در موقع جنگ کردن و
پیکار نمودن با دشمن.
و بعضی گویند:یعنی پیکار میکنند در راه او صف بسته و قطار کشیده.
ص : 393
اللّ
􀀀
1) -مترجم گوید:آري انسان هر کاري را که میگوید یا هر وعده اي که میدهد باید مقرون بلکه توام با کلمۀ انشاء ه -1
باشد و گر نه غالبا ناتمام و ناقص میماند و خداوند منّان صریحا در سورة مبارکۀ کهف آیۀ: 23 میفرماید:و لا تقولون لشیء انی
اللّ البتّه نگو بچیزي که من کننده این کارم فردا مگر اینکه خدا بخواهد و در آیات عدیده کلمه ان
􀀀
فاعل ذلک غدا الا ان یشاء ه
اللّ آمِنِینَ سورة یوسف آیۀ 99 و
􀀀
شاءَ هُ 􀀀 الَ ادْخُلُوا مِصْ رَ إِنْ 􀀀 اللّ لَمُهْتَدُونَ سوره بقره 70 وَ ق
􀀀
شاءَ هُ 􀀀 إِنّ إِنْ
􀀀
اللّ آمده مانند وَ ا
􀀀
شاء ه
شاءَ 􀀀 الصّ سوره قصص آیۀ 27 و سَتَجِدُنِی إِنْ
الِحِین 􀀀 اللّ مِنَ 􀀀
شاءَ هُ 􀀀 صابِراً سورة کهف آیه 69 و سَتَجِدُنِی إِنْ 􀀀 اللّ
􀀀
شاءَ هُ 􀀀 سَتَجِ دُنِی إِنْ
اللّ آمِنِینَ سوره فتح آیه 27 و آیات دیگر که
􀀀
شاءَ هُ 􀀀 رامَ إِنْ 􀀀 الصّ سورة و الصافات آیه 102 و لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَ
ابِرِین 􀀀 اللّ مِنَ 􀀀
هُ
نشان گر تأکید این ذکر است.
انٌ مَرْصُوصٌ) 􀀀 (کَأَنَّهُمْ بُنْی
که گویا با سرب بنا شده بواسطۀ فشرده بودن و تو هم بود نشان.
و بعضی گویند:مثل آنکه آن دیواریست کشیده شد بنائی است بر اساس محکم کاري در استحکام و پیوستن بیکدیگر و
استقامتش...
و بدان که خداوند سبحان دوست دارد کسانی را که ثابت در پیکار باشند و لازم باشند میدان جنگ را مثل ثبوت بناء
مستحکم و معناي محبّت خدا ایشان را اینست که او ثواب و منافع ایشان را در آخرت میخواهد.
سپس خداوند سبحان یاد نمود حدیث موسی علیه السلام را در صدق نیت و ثبات عزم و اراده اش بر تحمّل و شکیبایی در
اللّ علیه و آله در تکذیب قومش او را پس فرمود:
􀀀
آزار و اذیّت قومش بجهت تسلیت پیامبر صلّی ه
اللّ إِلَیْکُمْ)
􀀀
ا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ هِ 􀀀 ی لِقَوْمِهِ ی 􀀀 الَ مُوس 􀀀 (وَ إِذْ ق
و هنگامی که موسی علیه السلام به قومش گفت:اي خویشان من چرا مرا اذیّت میکنید و حال آنکه میدانید که من پیامبر خدا
بسوي شمایم این انکار است بر ایشان آزار او را بعد از آنکه دانستند که او رسول و فرستاده خداست،و رسول خدا باید تعظیم
و احترام شود و اذیّت نشود و حال آنکه قوم او وي را اذیت نمودند باقسام آزارها و آن قول ایشان است که گفتند قرار بده
براي ما خدایی و برو تو و پروردگارت با فرعونیان و دشمنان پیکار و کار زار کنید،و نیز آنچه روایت شده در قصّه قارون که
زنی را تحریک کرد و واداشت که بگوید حضرت موسی علیه السلام با او(نستجیر باللّه)زنا کرده و او را متهم بقتل برادرش-
هارون نمود.
و بعضی گفته اند:که این هنگامیست که او را متهم بباد فتق نمودند و ما یاد
ص : 394
1)و نباشید چون کسانی که اذیّت کردند موسی را. ) «... ی􀀀 لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوس 􀀀» کردیم این را در باب قول او
اللّ قُلُوبَهُمْ)
􀀀
اغَ هُ 􀀀 اغُوا أَز 􀀀 فَلَمّ ز
ا􀀀 (
ابو مسلم گوید:یعنی چون اعراض از حق کردند و پایداري در راه حق نمودند خدا هم آنها را رها کرد بسوء اختیارشان و
بِاللّ یَهْدِ قَلْبَهُ (للایمان) ( 2)و
􀀀
بازداشت از آنها الطافی را که بسبب آن دلهاي مؤمنین هدایت میشود مثل قول او، وَ مَنْ یُؤْمِنْ هِ
کسی که ایمان بخدا آورد- هدایت و روشن میشود قلبش براي ایمان.
و بعضی گویند:خدا مایل کرد دلهاي ایشان را از آنچه دوست دارند به آنچه که کراهت دارند و جایز نیست که مقصود این
باشد که خدا دلهایشان را از ایمان بگردانید زیرا که براي خداي تعالی روانیست که هیچکس را از ایمان بگردانید و نیز اینکه
کلام از فایده بیرون میرود براي آنکه وقتی آنها از ایمان منصرف شدند و اعراض کردند پس کافر گشته اند پس معنایی نباشد
اسِقِینَ) خداوند 􀀀 لا یَهْدِي الْقَوْمَ الْف 􀀀 اللّ
􀀀
اللّ قلوبهم عن الایمان)خدا دلهاي ایشان را برگردانید از ایمان (وَ هُ
􀀀
براي قول او(ازاغ ه
هدایت نمیکند قوم فاسقین را یعنی ایشان را بسوي ثواب و کرامت و بهشتی که بمؤمنین وعده داده هدایت نمیکند.
ابو مسلم گوید:الطافی که نسبت بمؤمنین میکند بایشان نمی نماید بلکه آنها را رها میکند و بسوي اختیارشان واگذار
میگذارد(که هر چه میخواهند بکنند تا مستحق عقاب و عذاب شوند).
ص : 395
. 1) -سورة احزاب آیۀ: 69 -1
. 2) سورة تغابن آیۀ: 11 -2
[ [سوره الصف ( 61 ): آیات 6 تا 9
اشاره
اهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِي 􀀀 ما بَیْنَ یَدَيَّ مِنَ اَلتَّوْر 􀀀 اَللّ إِلَیْکُمْ مُ َ ص دِّقاً لِ
􀀀
رائِیلَ إِنِّی رَسُولُ هِ 􀀀 ا بَنِی إِسْ 􀀀 الَ عِیسَ ی اِبْنُ مَرْیَمَ ی 􀀀 وَ إِذْ ق
اَللّ
􀀀
لامِ وَ هُ 􀀀 ی إِلَی اَلْإِسْ 􀀀 اَللّ اَلْکَذِبَ وَ هُوَ یُدْع
􀀀
ي عَلَی هِ 􀀀 ذا سِحْرٌ مُبِینٌ ( 6) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَر 􀀀􀀀 الُوا ه 􀀀 اتِ ق 􀀀 جاءَهُمْ بِالْبَیِّن 􀀀 فَلَمّ
ا􀀀 أَح اِسْمُهُ مَْدُ
کافِرُونَ ( 8) هُوَ اَلَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ 􀀀 اَللّ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْ
􀀀
واهِهِمْ وَ هُ 􀀀 اَللّ بِأَفْ
􀀀
اَلظّ ( 7) یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ هِ
􀀀
لا یَهْدِي اَلْقَوْمَ الِمِینَ 􀀀
( ي وَ دِینِ اَلْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی اَلدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْمُشْرِکُونَ ( 9 􀀀 بِالْهُد
ترجمۀ آیات:
گفت اي فرزندان یعقوب براستی من فرستاده خدا بسوي شمایم در « علیها سلام » فرزند مریم « علیه السلام » -6 و نیز چون عیسی
حالی که تورات را که پیش من است باور دارنده ام و بفرستاده اي که از پس زمان من میآید که نام او(حضرت)
احمد(ص)است مژده دهنده ام،پس آن هنگام که احمد(ص)با معجزه هاي هویدا بیامد گفتند این جادویی آشکار است.
-7 و ستمکارتر از آن کسی که دروغ را بر خدا بست و حال آنکه آن کس بسوي دین اسلام خوانده میشود کیست و خدا
گروه ستمکاران را به بهشت راه نمی نماید.
ص : 396
-8 ایشان میخواهند که نور خداي را بدهنهاي خویش فرو نشانند و خداي تعالی تمام کننده نور خویش است هر چند که
کافران کراهت دارند.
-9 او آن خدائیست که پیغمبر خویش را با توحید و کیش درست فرستاد تا آن را بر همه دینها غالب گرداند و گر چه
مشرکان(این چیرگی را)کراهت دارند.
قرائت:
را فتحه داده باقی آن را فتحه نداده اند،و ابن کثیر و اهل کوفه (« احمد » اهل بصره و حجاز و ابو بکر یاء از قول(من بعدي اسمه
غیر ابی بکر(متمّ نوره)مضاف خوانده و باقی او را(متمّ نوره)بنصب و تنوین خوانده اند.
دلیل:
النّ ) ما فرستنده ناقه هستیم(و ذائقه الموت)و نصب در(متمم
اقَهِ 􀀀 م إِنّ رُْسِلُوا
􀀀
قصد میشود باضافه انفصال را چنانچه در قول خدا ( ا
نوره)بنا بر اینست که آن در حال فعل و در آینده باشد.
اعراب:
قول او (اسْمُهُ أَحْمَ دُ) در موضع جرّ است براي بودنش وصف براي رسول چنانچه قول او(یأتی)نیز در محلّ جر است و تقدیر
اهِ ( 1)یعنی 􀀀 آن(اسمه قول احمد)پس مضاف حذف و مضاف الیه قائم مقام او شده و هم چنین (یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْر
یجدون ذکره مکتوبا)آیا نمی بینی که شخص نوشته نمیشود چنان که احمد عبارت از شخص است و اسم قول است و قول
شخص و انسان
ص : 397
. 1) -سورة اعراف آیۀ: 157 -1
اراده « یریدون ذمّ الاسلام » محذوف است و تقدیرش اینست « یریدون » نمیشود و خبر مبتداء در معنی مبتداء است،و مفعول قول او
یا اراده میکنند اینقول را تا خاموش کنند نور خدا را یعنی «... هذا القول لیطفئوا » میکنند مذمّت و بد گویی از اسلام را یا یریدون
اللّ مُتِمُّ نُورِهِ) در محلّ نصب است بنا بر حالیّت.
􀀀
براي خاموش کردن نور خدا (وَ هُ
تفسیر:
اشاره
سپس خداوند سبحان عطف فرمود قصّه عیسی علیه السلام را بر قصّه موسی علیه السلام و فرمود:
الَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ) 􀀀 (وَ إِذْ ق
یعنی یاد کن زمانی که عیسی بن مریم بقومش که مبعوث بایشان شده بود گفت:
اهِ) 􀀀 ما بَیْنَ یَدَيَّ مِنَ التَّوْر 􀀀 اللّ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِ
􀀀
رائِیلَ إِنِّی رَسُولُ هِ 􀀀 ا بَنِی إِسْ 􀀀(ی
اي فرزندان یعقوب بدرستی که من فرستاده خدا بسوي شمایم تصدیق کننده ام توراتی که بر موسی علیه السلام نازل شده بود
و در پیش روي و دست من میباشد.
(وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ)
اللّ علیه و آله،یعنی پیامبر محمّد(ص) چنان که شاعر
􀀀
و بشارت دهنده ام پیامبري را که بعد از من میآید و نامش احمد صلّی ه
گوید:
صلّی الا اله و من یحف بعرشه
و الطیّبون علی المبارك احمد
درود و صلوات خدا و کسانی که میگردند دور عرش خدا و درود همۀ پاکان عالم بر شخص میمون و مبارك حضرت
احمد(ص)باد.
معناي احمد(ص)
و براي این اسم دو معنی ذکر شده:اوّل-اینکه احمد صیغۀ مبالغه از
ص : 398
فاعل باشد یعنی او حمدش بخدا بیشتر از غیر اوست.
دوّم-اینکه آن مبالغه از صیغه مفعول باشد یعنی بسیار بسیار ستوده است بواسطۀ آنچه که در اوست از اخلاق حسنه و زیبائیها و
بیشتر از آنچه که غیر او ستوده و تمجید میشود وي تمجید میشود.
اللّ علیه و آله
􀀀
و در روایت صحیح از زهري از محمد بن جبیر بن مطعم از پدرش آمده که گوید حضرت رسول-صلّی ه
فرمود:که براي من نامهایی است 1-منم احمد 2-منم محمّد 3-منم ماحی چنانی که خداوند بسبب من محو میکند کفر را 4-و
منم حاشري که مردم بر قدمهاي من محشور میشوند 5-و منم عاقبتی که بعد از من پیامبري نیست؟ و بخاري این روایت را در
اللّ علیه و آله و نبوّت او و آنها
􀀀
صحیح خود آورده است و آیه متضمّن است که عیسی قوم خود را بشارت میداد بمحمّد صلّی ه
را خبر داد برسالت و پیامبري او و در این بشارت معجزه اي براي عیسی بن مریم علیهما السلام است در موقع ظهور محمّد
جاءَهُمْ) پس چون 􀀀 فَلَمّ
ا􀀀 ام که ایمان آوردند بآن حضرت در موقع ظهور و آمدنش ( 1)( اللّ علیه و آله و امریست براي تّش
􀀀
صلّی ه
ذا سِحْرٌ مُبِینٌ) گفتند این جادویی روشن 􀀀􀀀 الُوا ه 􀀀 اتِ) یعنی با دلائل آشکارا و معجزات نمایان. (ق 􀀀 آمد بسوي ایشان احمد (بِالْبَیِّن
است.
ص : 399
1) -مترجم گوید:نام مقدّس احمد که از اسامی پیامبر اسلام(ص)است و حضرت عیسی(ع)هم بنی اسرائیل را بشارت -1
بآمدن آن حضرت که موسوم باحمد است داده چنانچه در این سوره حکایت نموده و این اسم مشتق از اسم حق تعالی است
چنان که محمد هم از نام حق مشتق است و احمد از احد که یکی از اسامی خداست گرفته شده با اضافه حرف میم همانطور
که مادر بستان الرازي گفتیم یهدي مناهج الهدي،فما بالنا الا اتباع احمد،تا آنکه هدایت کند مردم را بر
اللّ الْکَذِبَ)
􀀀
ي عَلَی هِ 􀀀 (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَر
و کیست ستمکارتر از آنکه دروغی بر خدا بزند یعنی کیست که سمتش شدیدتر و سختر باشد از آن کسی که دروغی بسازد
و بر خدا ببندد و بمعجزات خدا سحر و جادو بگوید و به پیامبر بگوید که او جادوگر دروغگوست.
لامِ) 􀀀 ی إِلَی الْإِسْ 􀀀 (وَ هُوَ یُدْع
و حال آنکه او بسوي اسلام خوانده میشود که نجات و رستگاري او در آنست.
و بعضی گویند:و حال آنکه او فرا خوانده شده بتسلیم شدن او امر او و پیروي کردن از طاعت اوست.
الظّ )
􀀀
لا یَهْدِي الْقَوْمَ الِمِینَ 􀀀 اللّ
􀀀
(وَ هُ
و خداوند گروه ستمکاران را که بخودشان بسبب کفر ورزیدن و ارتکاب گناهان ستم نمودند هدایت به بهشت نمیکند.
ابن جریح گوید:ایشان کفّار و منافقین هستند و دلالت میکند بر آن قول
(1
و الفم حیث المیم منه بانا لم یبق ما بینهما « ص» (-راههاي هدایت و سعادت و براي ما نیست مگر آنکه پیروي کنیم احمد
فرقانا،و وقتی که حرف میم را در تلفّظ از احمد جدا شود فرقی میان آن واحد نباشد،از این جهت شاعري گوید: ز احمد تا
احد یک میم فرق است همه عالم در آن یک میم غرق است شاعر دیگري گوید:احمد از احد فارق از یک اربعین آمد،و میم
در حساب ابجد 40 و اربعین است و خلاصه شعراء عرب و عجم اشعار بسیاري در ذکر احمد سروده است از جمله ابیات
اللّ علیهاست که میگوید: ما ذا علی المشم تربه احمد ان لا یشم مدي الزمان غوالیا سزاوار است بر
􀀀
حضرت صدیقه طاهره سلام ه
کسی که تربت قبر حضرت احمد(ص)را بوئیده اینکه تا زنده است دیگر عطري را نبوید.پیروي شاعر گوید: بو القاسم و
مصطفی و احمد سر خیل پیامبران محمد و نیز گوید: خواست چون ایزد نمایاند بعالم ذات خود را شد عیان نور خدا در خلقت
زیباي احمد ص
ص : 400
واهِهِمْ) یعنی اراده میکنند که نور خدا را خاموش کنند با دهانهایشان،یعنی قصد 􀀀 اللّ بِأَفْ
􀀀
او که میفرماید: (یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ هِ
میکنند نابود کردن نور ایمان و اسلام را بسخنان فاسدي که جاري مجراي تاریکیهاي شدید است،پس مثل آنها در آن مانند
کسیست که بخواهد نور خورشید را با دهانش زایل کند.
اللّ مُتِمُّ نُورِهِ)
􀀀
(وَ هُ
و خداوند ظاهر کننده کلام خود و تأیید کننده پیامبرش و آشکار کننده دین او و شریعت و رساننده آئین خود بنهایت و پایان
کافِرُونَ) و اگر چه کفّار کراهت داشته باشند. 􀀀 کارش می باشد. (وَ لَوْ کَرِهَ الْ
(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ)
ي) بهدایت کردن از توحید و عبادت خالصانه براي (وَ دِینِ الْحَقِّ) 􀀀 آن خدایی که پیامبرش محمد را ارسال کرد و فرستاد (بِالْهُد
و دین اسلام و آنچه را که مردم بسبب آن عبادت میکنند.
(لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ)
تا آنکه غالب گرداند آن را بر تمام ادیان بسبب دلیل و تأیید کردن و یاري نمودن.
(وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)
هر چند که مشرکین نخواهند،و در این آیه دلالتست بر صحّت پیامبري پیامبر ما محمّد(ص)براي آنکه خداوند سبحان غالب
گردانید دینش را بر تمام ادیان بسبب برتري دادن و پیروز کردن و بلند کردن مقام آن چنانچه وعده این را داد در حال ضعف
دین و کمی یارانش و اراده کرد بدین جنس دینها را و براي همین الف و لام بر آن داخل کرد و(الدین)گفت.
عیاشی باسنادش از عمران بن میثم از عبایه روایت کرده که گفت شنیدم از امیر المؤمنین علیه السلام که میفرمود: هُوَ الَّذِي
ي وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ اظهر بعد ذلک یعنی بعد از این غالب گرداند گفتند بلی فرمود:نه 􀀀 أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُد
چنین است قسم بآنکسی که جانم در دست اوست چنان
ص : 401
اشهد ان لا اله الاّ » غلبه بر ادیان دهد تا باقی نماند روستا و دهکده اي مگر آنکه در آن صبح و شب بصداي بلند گفته شود
.(1) « اللّ
􀀀
ه
ص : 402
اللّ (ص)است و
􀀀
اللّ و انّ محمّد رسول ه
􀀀
1) -مترجم گوید:و در تفسیر برهان در ذیل آیۀ مذکوره بعد از شهادت ان لا اله الاّ ه -1
در آنجا باسنادش از حضرت موسی بن جعفر روایت نموده که گوید از آن حضرت سؤال کردم از قول خداي عزّ و جل
اللّ مُتِمُّ نُورِهِ)
􀀀
واهِهِمْ) فرموده میخواهند ولایت امیر المؤمنین را با دهانشان انکار کنند گوید:گفتم (وَ هُ 􀀀 اللّ بِأَفْ
􀀀
(یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ هِ
ا ،ایمان آورند 􀀀 بِاللّ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْن
􀀀
فرمود و خدا تمام کننده امامت است و امامت آن نوریست که میفرماید فَآمِنُوا هِ
بخدا و پیامبر و نوري را که ما آن را نازل کردیم و آن نور امام است. و علی بن الحسین باسنادش از حضرت علی علیه السلام
روایت کرده که رسول خدا(ص)بالاي منبر رفت و فرمود بدرستی که خداوند نظري باهل زمین انداخت پس مرا از میان ایشان
برگزید،سپس نظر دوّم انداخت علی(ع)را اختیار نمود که برادر و وزیر و وارث و وصی و خلیفه من در میان امّت و ولیّ و-
صاحب هر مؤمنی باشد بعد از من کسی که ولایت او را قبول بدارد ولایت خدا را قبول داشته و کسی که او را دشمن بدارد
خدا را دشمن داشته و هر کس که او را دوست بدارد خدا را دوست داشته و کسی که او را بغضب آرد خدا را بغضب-
آورده است. بخدا قسم او را دوست نمیدارد مگر مؤمن و دشمن نمیدارد مگر کافر و اوست نور زمین بعد از من و پایه آن و
اللّ ) اي مردم این سخنان مرا
􀀀
اوست کلمۀ تقوي و عروه الوثقی سپس تلاوت نمود رسول خدا(ص) (یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ هِ....
انهایی که حاضرند بکسانی که غایبند برسانند،بار خدایا تو را بر ایشان گواه میگیرم،و خداوند براي بار سوّم نظر نمود و
برگزید بعد از من و بعد از علی بن ابی طالب علیهم السلام یازده امام یکی را بعد از دیگري هر کدام از دنیا رفتند دیگري
بجاي او قیام کند مانند ستارگان آسمان که هر وقت ستاره غروب کند ستاره دیگري بجاي آن طلوع نماید آنها راهنمایان و
راه یافته گانند کید کسی که دربارة آنها مکر کند زیانی بایشان نرساند و واگذاري کسی که ایشان
(1
دنبالۀ پاورقی از صفحۀ قبل: را واگذارد موجب زیان ایشان نشود،ایشان حجّتهاي خدا در روي زمین و گواهان خدا بر خلق
اویند کسی که ایشان را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و کسی که معصیت آنها کند خدا را معصیت کرده آنها با قرآن و
قرآن با آنهاست،از ایشان جدا نمیشود و آنها هم هرگز از قرآن جدا نخواهند شد تا بر من وارد در بر حوض کوثر شوند. و نیز
از او باسنادش از ابن عباس روایت کرده در قول خدا لِیُظْهِرَهُ عَلَی- الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ و این نمیشود مگر اینکه
باقی نماند یک نفر یهودي و نه یک نفر نصرانی و نه صاحب ملّتی مگر آنکه مسلمان شود حتّی گوسفند و گرگ و گاو شیر
و انسان و ما از هم ایمن شوند و حتّی موشی کیسه اي را نخورد و یا پاره نکند و حتّی جزیه از یهود و نصاري برداشته شود و
صلیب نصاري شکسته شود و خوك کشته گردد و آن فرمان خداي تعالی است لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ،و
این در موقع قیام حضرت مهدي روحی فداه خواهد بود. کلینی باسنادش از حضرت موسی بن جعفر(ع)روایت کرده که
او امر خدا و پیامبر اوست بولایت وصیّ او و ولایت دین حق است.راوي گوید:گفتم «.. هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ » فرمود:در بارة
(لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ) گوید آن را بر همۀ ادیان در موقع قیام حضرت قائم روحی فداه غالب گرداند. و نیز باسنادش از جابر
بن یزید جعفی از حضرت باقر علیه السلام روایت نموده دربارة آیۀ مذکوره که فرمود:خداوند عزّ و جل دینش را در موقع
رجعت و برگشت امامان علیهم السلام غالب گرداند. و نیز علی بن ابراهیم(صاحب تفسیر)گوید:و امّا قول او یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ
اللّ فرمود:بسبب حضرت قائم آل محمّد علیه السلام هر گاه ظاهر شود خداوند او را بر تمام ادیان پیروز گرداند تا جایی که
􀀀
هِ....
غیر خدا پرستش نشود و آن قول پیامبر است یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا .
ص : 403
[ [سوره الصف ( 61 ): آیات 10 تا 14
اشاره
والِکُمْ 􀀀 اَللّ بِأَمْ
􀀀
جاهِدُونَ فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 بِاللّ وَ رَسُولِهِ وَ تُ
􀀀
ذابٍ أَلِیمٍ ( 10 ) تُؤْمِنُونَ هِ 􀀀 جارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَ 􀀀 ی تِ 􀀀 ا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَل 􀀀ی
ساکِنَ طَیِّبَهً فِی 􀀀 ارُ وَ مَ 􀀀 جَنّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْه
اتٍ􀀀 ی ذ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ( 11 ) یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ دُْخِلْکُمْ لِکُم 􀀀 وَ أَنْفُسِکُمْ ا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا 􀀀 اَللّ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ وَ بَشِّرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ( 13 ) ی
􀀀
ا نَصْ رٌ مِنَ هِ 􀀀 ي تُحِبُّونَه 􀀀 ذلِکَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ ( 12 ) وَ أُخْر 􀀀 جَنّ عَدْنٍ
اتِ􀀀
رائِیلَ 􀀀 طائِفَهٌ مِنْ بَنِی إِسْ 􀀀 اَللّ فَآمَنَتْ
􀀀
صارُ هِ 􀀀 وارِیُّونَ نَحْنُ أَنْ 􀀀 الَ اَلْحَ 􀀀 اَللّ ق
􀀀
صارِي إِلَی هِ 􀀀 وارِیِّینَ مَنْ أَنْ 􀀀 الَ عِیسَ ی اِبْنُ مَرْیَمَ لِلْحَ 􀀀 ما ق 􀀀 اَللّ کَ
􀀀
صارَ هِ 􀀀 أَنْ
( ظاهِرِینَ ( 14 􀀀 ی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا 􀀀 طائِفَهٌ فَأَیَّدْنَا اَلَّذِینَ آمَنُوا عَل 􀀀 وَ کَفَرَتْ
ترجمۀ آیات:
-10 اي کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را دلالت کنم بر تجارتی که نجات میدهد شما را از عذاب دردناك.
-11 ایمان آورید بخدا و پیامبر او و جهاد کنید در راه خدا باموالتان و جانهایتان این جهاد براي شما خوبست اگر بدانید.
ص : 404
-12 میآمرزد گناهان شما را-و داخل میکند شما را بر بهشتی که از زیر درختان آن نهرهاي آب جاریست و منازل پاکیزه اي
در بهشتهاي(عدن) این(سرنوشت)رستگاري بزرگ است.
-13 و چیز دیگري که آن را دوست دارید یاري از خدا و پیروزي نزدیکست و بشارت بده مؤمنین را.
-14 اي کسانی که ایمان آورده اید از یاران خدا باشید چنانچه عیسی بن مریم(ع)گفت بحواریین و اطرافیانش،کیست از شما
یاران من بسوي خدا حواریین گفتند ما یاران خدا هستیم پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آورده و ثابت ماندند و گروهی
کفر ورزیدند،پس ما تأیید کردیم آنهایی را که ایمان آوردند بر دشمنانشان،پس صبح کردند در حالی که پیروز و غالب بر
دشمن- بودند.
قرائت:
للّ )با تنوین بدون الف
􀀀
ابن عامر(تنجیکم)با تشدید خوانده و دیگران(تنجیکم)با تخفیف،و اهل حجاز و ابو عمر و(انصارا)( ه
اللّ خوانده اند.
􀀀
اللّ )باضافه ال ه
􀀀
خوانده و باقی از قاریان(انصار ه
دلیل:
ابو علی گوید:دلیل کسی که(تنجیکم)با تشدید خوانده قول خدا (وَ نَجَّیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا) ( 1)و دلیل آنکه با تخفیف خوانده
( النّ ) است ( 2
ارِ 􀀀 مِن اللّ 􀀀
جاهُ هُ 􀀀 (فَأَنْ
ص : 405
ذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ و آیه 􀀀 اهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَ 􀀀 1) -سورة فصّلت آیۀ: 18 مترجم گوید:با تشدید بیشتر است در قرآن مثل وَ نَجَّیْن -1
فنجیناه و اهله و نجیناهم بسحر و نجیناهما و قومهما و نجّیناه و من معه و نجّینا هودا و نجینا صالحا،و نجینا شعیبا و نجینا بنی
اسرائیل و ینجیکم من ظلمات البر و ینجیکم منها و من کل کرب و ده ها آیه دیگر که همه در واژه هاي مختلف مشدّد آمده.
2) سوره -2
لغت:
التجاره:طلب سود و استفاده در خرید و فروش متاع است،و کنایه شده در اینجا براي خواستن سود در اعمال عبادي و جهاد در
مقابل دشمن.
اعراب:
و خبر از آنست و درست نیست،و جز این نیست « تجاره » بِاللّ ) جایز است با اینکه آن محمول بر
􀀀
و جز این نیست که (تُؤْمِنُونَ هِ
باللّ )براي آنکه آن بر طریقی آمده که دلالت بر خبر تجارت
􀀀
که گفته شود(للتجاره تؤمنون) و البتّه گفته میشود(و ان تؤمنوا ه
میکند نه بر خود خبر زیرا که فعل دلالت بر مصدرش میکند و انعقاد آن فقط بتجارت است در معنی نه در لفظ و در این توطئه
براي چیزیست که در ایجاز بنا بر معنی میشود و عرب میگوید:(هل لک فی خیر تقوم الی فلان فتعوده و ان تقوم الیه)آیا براي
تو خیري هست که بروي بسوي فلانی پس او را عیادت کنی و اینکه بطرف او حرکت کنی.
و قول او (یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ) در مجزوم بودن آن دو وجه است:
-1 اینکه آن جواب (هَلْ أَدُلُّکُمْ) است و آن گفته فراء است و اصحاب بصري ما آن را انکار نموده اند و گفته اند که دلالت بر
تجارت موجب آمرزش و مغفرت نمیشود.
باللّ و رسوله و جاهدوا فی سبیله)است و
􀀀
بِاللّ ) - معنایش(آمنوا ه
􀀀
-2 اینکه آن محمول بر معنی است براي آنکه قول او (تُؤْمِنُونَ هِ
اللّ بن مسعود آمنوا باللّه و جاهدوا و مانعی نیست که امر
􀀀
آن امریست که بلفظ خبر آمده و دلالت بر این میکند قرائت عبد ه
بلفظ خبر بیاید چنانچه خبر هم بلفظ امر آمده در قول
(2
(-عنکبوت آیۀ 24 و آیات عدیدة دیگر که مخفّف آمده است.
ص : 406
منُ مَ  دا ( 1)و معنی(فمدّ له الرحمن مدّا)است براي اینکه قدیم تعالی بخودش امر نمیکند و مانند اینست 􀀀 خدا، فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْ
(أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ) ( 2)که لفظ آن امر و معنایش خبر است و ممکنست که قول او(تؤمنون)مرفوع باشد بساقط شدن(ان)و
باللّ )و قول
􀀀
موصول وصله در محلّ جرّ باشد بنا بر بدلیّت از تجاره و تقدیرش، این باشد(هل ادلکم علی تجاره ایمان ه
او(اخري)در محلّ جرّ است به اینکه آن صفت براي موصوف محذوف مجرور بعطف بر تجاره و تقدیرش (و علی تجاره اخري
محبوبه)باشد.
و زجاج گوید:تقدیرش اینست(و لکم تجاره اخري)پس بنا بر این(اخري) صفت موصوف محذوف مرفوع به مبتداء بودنست(و
اللّ )در
􀀀
اللّ )است(من انصاري الی ه
􀀀
تحبونها)صفت بعد از صفت است،(و نصر)خبر مبتداء محذوف است تقدیرش(هی نصر من ه
اللّ
􀀀
اینجا(الی)بمعناي(مع)است یعنی مع ه.
تفسیر:
چون مقدّم داشت ذکر پیامبر را در پی آن خداوند سبحان آورد دعاء بقبول قول او و نصرت او و عمل بشریعت و احکام او را
پس فرمود:
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) 􀀀(ی
اي کسانی که ایمان آورده اید،و آن خطاب بعموم مؤمنین است.
و بعضی گویند:آن خطاب بکسانیست که یادشان در اوّل سوره گذشت.
ذابٍ أَلِیمٍ) 􀀀 جارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَ 􀀀 ی تِ 􀀀 (هَلْ أَدُلُّکُمْ عَل
آیا شما را رهنمونی کنم بر تجارتی که نجات دهد شما را از عذاب دردناك،صورت آن صورت عرض و پیشنهاد است ولی
مقصود به آن امر است بر طریق تلطّف و مهر در خواندن باخلاص در
ص : 407
. 1) -سورة مریم آیۀ: 75 -1
. 2) سورة مریم آیۀ: 38 -2
طاعت و عبادت و معنا اینست آیا شما را ترغیب کنم در تجارت نجات دهنده اي از عذاب دردناك و آن ایمان بخدا و پیامبر
او و جهاد در راه خدا بمال و جان است و این قول اوست:
والِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ) 􀀀 اللّ بِأَمْ
􀀀
جاهِدُونَ فِی سَبِیلِ هِ 􀀀 بِاللّ وَ رَسُولِهِ وَ تُ
􀀀
(تُؤْمِنُونَ هِ
اینکه ایمان آورید بخدا و پیامبر او و جهاد کنید در راه خدا بمال و جانتان،و این آیه را نازل فرمود براي اینکه میگفتند اگر ما
میدانستیم کدام عمل بالاتر و محبوب تر بسوي خداست ما آن را عمل میکردیم پس خداوند سبحان قرار داد این عمل را
بمنزله تجارت براي آنکه ایشان منتفع و سودمند میشوند در آن برضاء خشنودي خدا و رسیدن به ثواب و نجات از عذاب و
عقوبت را.
ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) 􀀀 (
یعنی و آنچه که من توصیف آن را نمودم و براي شما یادآور شدم،براي شما سودمندتر و خوش عاقبت تر است،اگر بدانید این
را و اعتراف بصحّتش نمائید.
و بعضی گفته اند که معنایش اینست که تجارتی که شما را بر آن راهنمایی کردم بهتر است از تجارتی که شما اشتغال بآن
دارید زیرا که آن مودّي میشود بسودي که زوال و نابودي ندارد،امّا این تجارت(دنیوي)مؤدّي و منجر میشود به سودي که
زایل و فانی میشود اگر شما میدانید زیان و منافع چیزها را.
(یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ)
ساکِنَ طَیِّبَهً) و داخل 􀀀 ارُ وَ مَ 􀀀 جَنّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْه
اتٍ􀀀 ی یعنی اگر شما عمل باین کردید گناهان شما آمرزیده میشود (وَ دُْخِلْکُمْ
میکند شما را در بهشتهایی که نهرها و جوي ها از زیر قصرها و درختان آن جاري و منازل پالیزه اي یعنی خانه هایی شما را
جَنّ عَدْنٍ) یعنی در بهشتهاي عدن شما را اسکان دهد
اتِ􀀀 ساکن میکنند که لذّت بخش و فرح انگیز و پاکیزه است. (فِی
ص : 408
که بدلی و عوضی از آن نخواهید.
ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ) 􀀀 (
این رستگاري کامیابی بزرگ است نه آن چیزي که مردم آن را کامیابی میدانند از عمر طولانی و حکومت در دنیا.
جَنّ عَدْنٍ) پرسید،گفتند از شخص دانایی
اتِ 􀀀 طَی فِی ساکِنَ بَِّهً 􀀀 حسن از عمران بن حصین و ابو هریره از تفسیر قول خدا (وَ مَ
پرسیدي ما از رسول خدا(ص) از این آیه پرسیدیم فرمودند:قصري از مروارید در بهشت است که در آن هفتاد خانه از یاقوت
سرخ است و در هر خانه اي از آن هفتاد اطاق و خوابگاه است از زمرّد سبز،و در هر خوابگاه هفتاد تختخواب است،و در هر
تختخواب هفتاد رختخواب است،از هر رنگی و در هر رختخوابی زنی(بلکه خانمی)از حور العین است،و در هر اطاق هفتاد
سفره غذا و در هر سفره هفتاد نوع رنگ،از طعام و خوراکی است،و نیز در هر خوابگاهی هفتاد خدمتکار پسر و دختر است و
خداوند عطا کند به مؤمنین از قوّه و نیرو در هر بامداد باندازه اي که بتواند از عهده همۀ آنها بر آید و با تمام آن حوریّه ها
ي􀀀 آمیزش و جماع کند(اللّهمّ ارزقنا بحقّ محمّد و آله الطاهرین آمین یا ربّ العالمین)سپس خداوند سبحان فرمود (وَ أُخْر
ا) یعنی و تجارت دیگري یا خصلت دیگري که آن را دوست بدارید در دنیا با ثواب آخرت و این از خداي تعالی 􀀀 تُحِبُّونَه
تشویق و ترغیب بیشتري است،زیرا که خدا میداند که در میان مؤمنین کسانی هستند که مبادرت میکنند در پیشدستی یاري
کردن را یا بجهت اعراض از دنیا و یا براي تأیید دین،پس خداوند این وعده را بایشان داد به اینکه گفت:
اللّ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ)
􀀀
(نَصْرٌ مِنَ هِ
یعنی این خصلت یا این تجارت نصري است از خدا براي شما بر دشمنان شما و پیروزي نزدیک است بر بلاد ایشان.
ص : 409
کلبی گوید:یعنی غلبه بر قریش و فتح مکّه،عطاء گوید:یعنی فتح و پیروزي بر فارس و روم و سایر فتوح اسلامی بنا بر عموم
بلاد.
(و قریب)یعنی نزدیکست وقوع آن.
و بعضی گویند:یعنی نزدیکست از شما برگشتن و رجوع شما بوطنتان.
(وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ)
یعنی و بشارت بده مؤمنین را باین دو ثواب دنیوي و اخروي بر جهاد که آن نصر و یاري خداست در دنیا و بهشت در آخرت،
سپس ترغیب و اصرار نمود خداوند سبحان مؤمنین را بر یاري کردن دینش پس گفت:
اللّ )
􀀀
صارَ هِ 􀀀 ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْ 􀀀(ی
اي کسانی که ایمان آورده اید،از یاران دین خدا و کمک کاران پیامبرش باشید،و البتّه این یاري را اضافه به خودش نمود
اللّ گفته شده و معنایش تداوم بر یاري کردن
􀀀
اللّ گفته میشود و به جناب حمزه بن عبد المطلب اسد ه
􀀀
چنان که بکعبه بیت ه
است.
الَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ) 􀀀 ما ق 􀀀 (کَ
چنان که عیسی بن مریم علی نبیّنا و آله و علیهما السلام گفت یعنی مثل قول عیسی بن مریم بحواریّین و ایشان خواص یاران
پیامبران میباشد.
زجاج گوید:آنان را حواري نامیدند براي آنکه ایشان خالص و منزّه از هر عیبی بودند.و بعضی گویند:بآنها حواري گفتند براي
سفیدي لباسشان و بعضی گویند:چون که آنها لکه گیر جامه هاي پشمی یا رنگ رز بودند.
اللّ )
􀀀
صارِي إِلَی هِ 􀀀 (مَنْ أَنْ
کیست یاران من بسوي خدا و مقصود اینست بگو اي محمّد من شما را دعوت میکنم و میخوانم باین کار چنان که عیسی
اللّ یعنی در
􀀀
قومش را دعوت کرد و گفت:کیست یاور من با خدا که مرا یاري کند با یاري کردن خدا مرا و بعضی گویند:الی ه
آنچه که نزدیک بخدا میکند چنان که می
ص : 410
گویند(اللّهم منک و الیک)بار خدا از تو و بسوي تو است.
اللّ )
􀀀
صارُ هِ 􀀀 وارِیُّونَ نَحْنُ أَنْ 􀀀 الَ الْحَ 􀀀(ق
حواریون گفتند ما یاران خدائیم یعنی یاران دین خدا و اولیاء خدائیم.
اللّ هستیم.
􀀀
و بعضی گویند:آنها را نصاري نامیده اند براي آنکه آنها گفتند ما انصار ه
رائِیلَ) 􀀀 طائِفَهٌ مِنْ بَنِی إِسْ 􀀀 (فَآمَنَتْ
پس گروهی از بنی اسرائیل(فرزندان یعقوب)تصدیق عیسی کردند.
طائِفَهٌ) 􀀀 (وَ کَفَرَتْ
و گروهی کافر بعیسی شدند،ابن عباس گوید:یعنی در زمان عیسی علیه السلام و این وقتی بود که آن حضرت صعود بآسمان
کرد پس قومش بر سه گروه تقسیم شدند:
-1 گروهی گفتند که عیسی خود خداست بالا رفت.
-2 گروهی گفتند که او پسر خدا بود پس بسوي خودش او را بالا برد.
-3 گروه سوّم گفتند او بنده و پیامبر خدا است،پس او را بآسمان برد،و ایشان مؤمنین بودند.
و هر یک از این سه گروه را عدّه اي از مردم پیروي کردند پس بجان هم افتاده و با هم پیکار کردند و آن دو گروه کافر بر
اللّ علیه و آله مبعوث شد پس گروه مؤمنین بر کفّار غالب شدند،و این قول اوست
􀀀
مؤمنین پیروز شدند تا حضرت محمد صلّی ه
که فرمود:
ظاهِرِینَ) 􀀀 ی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا 􀀀 (فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَل
پس تأیید کردیم- کسانی را که ایمان آوردند بر دشمنانشان،پس صبح کردند در حالی که بر آنها پیروز بودند،یعنی برتري و
غلبه داشتند.
ص : 411
ابراهیم گوید:یعنی صبح کرد دلیل ایمان بعیسی آورده بود که غالب و پیروز است بسبب تصدیق کردن بمحمّد(ص)که
اللّ است.
􀀀
اللّ -و روح ه
􀀀
فرمود:عیسی کلمه ه
مجاهد گوید:بلکه تأیید شدند در زمانشان بر کسانی که کافر بعیسی علیه السلام شدند.
اللّ علیه و آله و کافر شدند گروهی بآن حضرت
􀀀
و بعضی گویند: یعنی پس ایمان آورد گروهی از بنی اسرائیل بمحمّد صلّی ه
پس صبح کردند مؤمنان در حالی که غالب و مسلط بر دشمنانشان بودند بسبب دلیل و قهر،و پیروزي و توفیق فقط بخداي
تعالی است و بس(و لا حول و لا قوّه الا باللّه العلی العظیم).
اللّ
􀀀
تمام شد بفضل خدا و لطف او ترجمۀ جلد بیست و چهارم تفسیر شریف مجمع البیان ابو علی فضل بن حسن طبرسی رحمه ه
علیه در شب یکشنبه دوازدهم ربیع الثانی 1402 قمري برابر هیجدهم بهمن ماه 1360 شمسی بقلم قاصر این خادم محمد بن
اللّ علی اعدائهم اجمعین من
􀀀
اللّ علی محمّد و آله الطاهرین و لعنه ه
􀀀
اللّ عن المخازي و صلّی ه
􀀀
علی مشهور بشریف رازي صانه ه
اللّ
􀀀
الآن الی یوم الدین،و در پی آن جلد بیست و پنجم از اول سورة جمعه خواهد آمد انشاء ه.
مخفی نماند که ترجمه و طبع و نشر این موسوعه شریفه و تفسیر نفیس مجمع البیان به اهتمام و سعی بلیغ جناب مستطاب آقاي
حاج آقا شمس فراهانی مؤسس و ناشر مطبوعات فراهانی انجام پذیرفت،خداوند منّان به معظّم له پاداش جزیل و روح مرحومه
پایان) )« مترجم ». مغفوره والده مکرمه ایشان را با قرآن و خاندان رسالت محشور فرماید،آمین یا ربّ العالمین
ص : 412
فهرست مطالب جلد بیست و چهارم
4 روات و مخبرین از شقّ القمر 10 داعی کیست؟ 17 گفتار مفسّرین -21 1- ترجمۀ تفسیر مجمع البیان سورة قمر آیات: 10
45 سورة الرّحمن -52 43- 40 آیات: 55 -44 32- 31 آیات: 42 -39 22- 22 آیات: 31 -30 11- دربارة یوم الدار 19 آیات: 21
71 اختلاف دانشمندان در معناي آن 83 -87 14- 56 آیات: 29 -70 1- آیات: 13
ص : 413
113 خلاصۀ صفات زنان بهشتی 121 سورة واقعه -125 62- 103 آیات: 78 -112 46- 88 آیات: 61 -103 31- آیات: 45
147 حدیث عجیبی دربارة ثلّه 155 -157 27- 140 آیات: 40 -146 17- 129 سابقین کیانند؟ 137 آیات: 26 -139 1- آیات: 16
1- 185 سورة حدید آیات: 6 -193 88- 175 آیات: 96 -184 75- 164 آیات: 87 -174 57- 158 آیات: 74 -164 41- آیات: 56
11- 203 آیات: 15 -208 7- 194-202 تحقیق تسبیح موجودات 197 گفتار مفسّرین دربارة الظاهر و الباطن 199 آیات: 10
209-221 قرض الحسنه داراي ده صفت است 216
ص : 414
234 لکیلا تأسوا آموزنده چهارده درس است -245 21- 222 از مواعظ حضرت عیسی(ع) 228 آیات: 25 -233 16- آیات: 20
246 مهاجرت جعفر بن ابی طالب بکشور حبشه 252 دو پاداش براي کیست؟ 254 سورة مجادله -257 26- 240 آیات: 29
281 مسئله -295 11- 270 آیات: 15 -280 6- 258 اختلاف مفسّرین دربارة تکرار قول 266 آیات: 10 -269 1- آیات: 5
304 اوّل حشر -316 1- 297 سورة حشر آیات: 5 -303 16- نجوي(پاورقی) 288 استیضاح علی(ع)ابو بکر را 291 آیات: 22
339-343 16- 317 آیات: 20 -338 11- 317 آیات: 15 -331 6- کجاست؟ 312 آیات: 10
ص : 415
12- 366 آیات: 13 -380 10- 366 آیات: 11 -371 6- 352 آیات: 9 -365 1- 344 سورة ممتحنه آیات: 5 -351 21- آیات: 24
396 معناي -403 6- 388 آیات: 9 -395 1- 381-387 آمدن زنان قریش و مکّه براي بیعت با پیامبر 384 سورة صفّ آیات: 5
404 فهرست مطالب کتاب 413 پایان کتاب -412 10- احمد 398 روایاتی در ولایت(پاورقی) 402 آیات: 14
ص : 416
دربا